امام رضا (ع)_در هنگام عيادت از مردي از اصـــحاب خود _:حالت چگونه است ؟عرض كرد :بعد از (رفتن )شما ,مرگ را ديدم _منــــظو رش درد و رنجي بود كه از شدت بيماريـــش مي كشيد _حضرت فرمود: آن را چگونه ديدي؟عرض كرد :ســــخت و دردناك .فرمود:تو مرگ را نديده اي،بلكه هشـــداردهنده مرگ و چيزي را ديـــــده اي كه پاره اي احوال آن را به تو مي شناساند... .
امام سجاد (ع)در پاسخ به پرسش مرگ چيست ؟_: براي مومن چون بر كندن جامه هايي چركين و شپشي از تن است و از هم گسســتن كند و زنجيرهاي گرانبها و جايگزين كردن فاخر ترين و خوشبو ترين جامه ها و راهوار ترين مركب ها و امن ترين منزل ها .و براي كافر به منزله بركندن جامه هاي فاخر از تن و منتقل شدن از منزل هايي امن و جايگزين كردن آنهابه كثيف ترين و خشن ترين جامه هاو وحشتناك ترين منزل هاو بزرگترين عذاب است.
آيا مرگ پايان زندگى است، يا انسان بعد از مرگ به حيات خود ادامه مى دهد؟
با توجه به پاسخ و پرسش قبلى روشن مى شود كه انسان با مرگ از بين نمى رود، بلكه حياتى نو را آغاز مى كند.
اگر مرگ را به معناى تعطيل شدن تحريكات قواى ادراكى و حسّى بدانيم، مرگ چيزى جز «فقدان» نخواهد بود؛ چرا كه با مرگ تمام اندام و اعضاى بدنِ آدمى از جنبش و حركت بازمى ايستد و ديگر قدرتى براى حركت دادن دست و پا و چشم و... براى او نمى ماند و اين چيزى جز عدم و فنا نخواهد بود؛ پس موت و مرگ از اين مَنظر، امرى عدمى است و پايان حيات انسان محسوب مى شود.
امّا مى توان از مَنظرى ديگر به مرگ نگريست و آن نه مرگ بدن، بلكه انتقال آدمى (روح و نفس او) به جهان ديگر است كه در اين صورت مرگ امرى وجودى خواهد بود؛ چرا كه آدمى به حيات خود در جهان ديگرى ادامه مى دهد، البته با خصوصياتى متفاوت با جهان مادى.
لذا قرآن كريم فرشتگانى را براى مرگ انسان مأمور مى كند تا اين امر وجودى را تحقق ببخشند. همان گونه كه فرشتگانى مأمور رساندن وحى به پيامبران اند، فرشتگانى هم مأمور قبض روح انسان هستند. در حقيقت فرشتگان كارگزاران پروردگارند. در يك مرحله حيات را به انسان مى دهند كه امرى است وجودى و در مرحله ى ديگر ممات و مرگ را براى انسان رقم مى زنند كه باز هم امرى است وجودى؛ چون مرگى كه توسط فرشتگان محقق مى شود انتقالى بيش نيست.
شامل 25 اسلاید powerpoint